* برگ ریزون هزار رنگ پاییز ، جادوی هزار و یک شب سال. نگاه آسمون که می کنی یاد دلتنگی های مشرق زمین می افتی.
یاد دلهره ، یاد انتظار. نمیدونم چرا ولی انگار سرنوشت من با پاییز رقم خورده ؛ هراس افتادن یا نیفتادن یک برگ زرد که دلهره و ترس تو نگاهش موج میزنه ، طعم خوش یک هم آغوشی با زمین ، حتی اگه نوک یک چنار پیر باشه.
* دکتر جان سلام! پاییز رسید ، فتوبلاگ به روز شد.
از متن بالا خوشمان آمد.
من به طعم خوش آن هماغوشی ها فکر می کنم.
خیلی مخلصیم.
سلام . آقا استفاده کردیم .. متشکرم . به ما هم سر بزنین خوشحال می شیم .
سلام و صد سلام،
من مطلبی را در باره پائیز در قسمت نظرات برای جویبار نوشته ام. او نیز عکس زیبائی از برگ های ریخته بر زمین هدیه کرده است.
عکس تو کنتراست فوق العاده ای را به نمایش گذاشته. پژمردگی بر روی سبزینه. و چه حالت تکان دهنده ای دارد این برگ جلوی. پنجه ائی را می ماند که در نهایت درماندگی و در آخرین لحظات جدائی از زندگی استغاثه میکند.
زاویه نگاهت به برگ های خزان زده بسیار زیباست. ممنون برای این هدیه.
حسین آقا،
با آن شور و حرارت و دقت و وسواس و مهارتی که آن شب از زاویه های مختلف از عالم و آدم عکس می گرفتی، گفتم الان اینجا عکس باران است. نیست که!!!!!