ببخشید که خیلی دیر است جوابم. من اطمینان ندارم چقدر بتوانم برای آن مجله الکترونیک وقت بگذارم. نگرانم قولی بی پشتوانه بدهم. اما اگر شما آغاز کردید بی تردید همراه خواهم بود به هر مقدار که در وسعم باشد.
با سلام خدمت شما دوست عزیز! به طور اتفاقی وبلاگ شما را زیارت کردم. عکسهایتان بسیار برایم خاطره انگیزند. راستش من متولد روستای عبدالله گیو نیشابورم. بزرگ شده شهر مشهد. و الان ۵-۶ سالی است که به دلایل شغلی در تهران شاغلم. ۲۵ سالی است که از سرولایت نقل مکان کرده ایم. و به دلیل اینکه قوم و خویشی نداریم خیلی به ندرت به انجا می روم. آخرین بار دو سه سال پیش بود. دلم لک زده برای پیاده روی در هوای سرولایت. برای آب و هوای نابش. برای دیدن زمینهای بابا! برای مرور خاطرات کودکی ام! من همه مطالبت را از اول تا آخر دیدم! عکسهایت جالب بود. بوِِیژه از عکس زنان و مردان روستایی خیلی حال کردم. مرا برد به گذشته های خیلی دورم. کاش عکسهای بیشتری از ؛عبدالله گیو؛ می گذاشتی. تنها عکس افتتاح مدرسه دکتر صادقی را گذاشته بودی. من هم یک مطلب کار کردم در ؛اتوپیا؛ http://otopia.blogfa.com/post-133.aspx
دلم لک زده برای پیاده روی در هوای سرولایت. برای آب و هوای نابش. کاش می توانستم به همین زودیها یک سری به آنجا بزنم. اون طرفا رفتی و عکس گرفتی ما را بی خبر نذار.
اوه اوه!
این طفلکی چقدر تحت فشار بوده در این صحنه!
...
سلام . وبلاگ زیبا و با صفایی دارین .
حتما به وب من هم سر بزن شاید با چیزای جالبی روبرو شدی !!!!!
۱.دمت گرم
۲. تا منور رفتن شما هم چیزی نموندا
۳.چاکریم
ببخشید که خیلی دیر است جوابم. من اطمینان ندارم چقدر بتوانم برای آن مجله الکترونیک وقت بگذارم. نگرانم قولی بی پشتوانه بدهم. اما اگر شما آغاز کردید بی تردید همراه خواهم بود به هر مقدار که در وسعم باشد.
با سلام خدمت شما دوست عزیز! به طور اتفاقی وبلاگ شما را زیارت کردم. عکسهایتان بسیار برایم خاطره انگیزند. راستش من متولد روستای عبدالله گیو نیشابورم. بزرگ شده شهر مشهد. و الان ۵-۶ سالی است که به دلایل شغلی در تهران شاغلم. ۲۵ سالی است که از سرولایت نقل مکان کرده ایم. و به دلیل اینکه قوم و خویشی نداریم خیلی به ندرت به انجا می روم. آخرین بار دو سه سال پیش بود. دلم لک زده برای پیاده روی در هوای سرولایت. برای آب و هوای نابش. برای دیدن زمینهای بابا! برای مرور خاطرات کودکی ام!
من همه مطالبت را از اول تا آخر دیدم! عکسهایت جالب بود. بوِِیژه از عکس زنان و مردان روستایی خیلی حال کردم. مرا برد به گذشته های خیلی دورم. کاش عکسهای بیشتری از ؛عبدالله گیو؛ می گذاشتی. تنها عکس افتتاح مدرسه دکتر صادقی را گذاشته بودی. من هم یک مطلب کار کردم در ؛اتوپیا؛
http://otopia.blogfa.com/post-133.aspx
دلم لک زده برای پیاده روی در هوای سرولایت. برای آب و هوای نابش. کاش می توانستم به همین زودیها یک سری به آنجا بزنم. اون طرفا رفتی و عکس گرفتی ما را بی خبر نذار.
سلام دوست نازنین و همشهری خوبم
اومدم سری بزنم و احوال وبلاگتو ببینم باز هم به یاد دوستان و همشهریان .
دیر به روز میشی فقط
بهر حال خوشحالم و امید موفقیت دارم برات
با پستی در مورد نیشابور به روزم